حلالیت و خداحافظی مسئول کتابخانه (محسن زرقانی + تصویر)

ساخت وبلاگ

آقای محسن زرقانی مسئول کتابخانه شهید مصطفی خمینی(ره) روداب، بعد از 2 سال خدمت در خطه مهمان نواز روداب، با حضور مسئولین کشوری و لشکری شهر روداب، از همه بزرگواران روداب خداحافظی کردند.

آقای زرقانی بعد از 2 سال خدمت در این منطقه گفته ای هست که ما بشنویم.

: با سلام و صلوات پیشگاه حضرت حق بر تبار عظیم حضرت رسول(ص) و خاندان پاکش، که زادگان طهارت و نور هستند.

و سلام و صلوات به پیشگاه قدسی حضرت خاتم الاوصیاء ، حضرت بقیه الله الاعظم(ارواحنا له الفداة)، امام زمان (عج).

و خدمت خلف صالحش حضرت امام خامنه ای(مدظله).

 

  یکی از 2سالهای عمرم را در پهنه آرامش بخش و مهمان نواز روداب گذراندم که بس لذت بردم. مردم شهر که هر چه بگوییم کم گفته ایم، در مهربانی، ادب، گذشت و ...

خیلی خیلی گل بودند، یعنی همانند مجموعه گلهای یک گلستان زیبا که از وسط آن هم یک نهر زیبا عبور می کند، و چکاوکان و بلبلان و قمریان در آن ترانه سرایی می کنند. من به همه آدمها پیشنهاد می کنم که افتخار خدمت در این خطه پر مهربانی را در کارنامه عمر خویش بیفزایند.

 

لم یشکرالخالق و لم یشکرالمخلوق

 

من بسیار بسیار حلالیت می طلبم اگر با کلامی یا رفتاری موجبات رنجششان را فراهم کردیم.

از همه بزرگان شهر (جناب بخشدار و عزیزان بخشداری، جناب شهردار+ تمامی بزرگان شهرداری، عزیزان بزرگوار شورا+ تمامی بزرگان و عزیزان بزرگ شهر همانند حاجاقا قوی، حاجاقا صادقی(که زحمت جلسات زیبای مشاوره و پاسخ به سوالات مختلف و  متنوع خانوادگی، مذهبی، روانشناسی و ...مردم بر دوش این بزرگواران بود) و اخیرا حاجاقا ابراهیم نیا که از طلاب فاضل و عامل  هستند که خودشان ابتدا خودسازی  را از خود شروع کرده اند و با شور و شوق زیاد سعی دارند تغییرات نیکویی در شهر رخ بدهد. و ما هم به نوبه خویش دعوت میکنیم از همه علاقه مندان به احیای فرهنگ مذهبی و قرآنی، که به ایشان در حد توان کمک نمایند.

 

و بسیار بسیار بسیار تشکر میکنم و حلالیت می طلبم ازهمه مراجعه کنندگان عزیز شهر روداب.

تشکر میکنم از همه همسایه های بزرگوارمان:

خانواده محترم آقای حسن شامل(رفع مایحتاج و تعمیر بخاری).

خانواده محترم آقای محمد افچنگی که هر گاه مشکلی در کارمان پیش می آمد، ایشان و خانواده شان (خانم قلعه نوی + آقا یونس+ آقا ابوالفضل) را به زحمت می انداختیم. + جمیع خاندان ایشان که در همسایگی کتابخانه، ما را شرمنده همه الطاف و مهربانیشان کرده بودند.

خانواده محترم و 2 نفره آقا مهدی قلعه نوی که نوای دلنوازشان، قرآن، دعا و اذان شیواتری را به گوش مردم می رساند.

خانواده حاجاقا سلمانی(خانم سلمانی، حسن آقای سلمانی و همسر بزرگوارشان) که در خیلی از مراحل حرکت کتابخانه، کمک کردند.

خانواده سید بزرگوار،‌ سید امیر چکاد( مداح و ذاکر اهل بیت،‌ تعذیه خوان و مجلس گردان مراسمات مذهبی) که خانوادگی به کتابخانه و این حقیر لطف بسیار داشتند.

آقا محمد برزویی( استاد قرآن ما) که با آن اخلاق زیبایشان، کمک نیکویی در راه اندازی وب و دیگر طرحههای مبتکرانه کتابخانه، انجام دادند.

خانواده بزرگوار آقای داوود قلعه نوی.

آقای برات الله دامرودی مسئول پارک و  آقا یاسر دامرودی که کمکهای بسیاری به کتابخانه فرمودند.

آرزوی توفیقات بسیار برای این عزیزان و آقایان محمود برزویی(موذن و از خدمت کنندگان بزرگوار مسجد)، آقای محمد جاجرمی(مداح و ذاکر اهل بیت) و آقای محمد قلعه نوی  (موذن و قرآنی مسجد)که به کتابخانه لطف داشته اند و حضورشان،‌ کمک به برپایی هر چه با شکوه تر محافل مذهبی است.

 

و در پایان تشکر و قدر دانی و حلالیت ویژه از:

خانمها عفت جعفری و حوریه بنجخی که واقعا در تمامی مراحل رشد کتابخانه، به کتابخانه کمک کردند. و با اطمینان می گویم که سهم بسیار زیادی از پیشرفت کتابخانه در این مدت، مرهون الطاف این دو بزرگوار بوده است. از زیباییهای فضای کتابخانه گرفته تا زیباییهای فضای مهد کودک تا ثبت و کاربردی کردن کتابهای کتابخانه. ممنون از شما دو بزرگوار، البته بزرگوارانی هم همراه این دو بزرگوار ما را شرمنده کرده بودند که لازم دیدیم از آنها تشکر کنیم: خانمها فاطمه لندرانی و فاطمه علیزاده، که بی نهایت از آنها متشکریم.

 

اما نکته ای که در پایان مهم می باشد، این است که :

سرکار خانم فارابی از بزرگان و فضلای اداره کتابخانه ها می باشد که خدمت شما بزرگواران آمده اند.

ایشان شاخص های تعهد و تخصص را با همدیگر دارند.

ایشان فکر پر شور و فعالی دارند و دوست دارند که با کمک شما بزرگواران، شتاب بیشتری (خیلی بیشتر از دوره های قبل) به قطار فرهنگ و ادب روداب بدهند. از همه بزرگان شهر، و همه ادیبان ، فرهیختگان، علم دوستان و کتابخانان شهر دعوت میکنیم که با حمایت های نیکوی خویش، ایشان را در مسئولیتشان یاری بیش از پیش دهند. ممنون

 

میدانم،‌ آنطور که باید و شاید نتوانستن به مردم عزیز شهر خدمت کنم،

 و از شرمندگی آن همه مهربانیشان به در آیم.

میدانم که کاری قابل توجه برای مردم این شهر انجام ندادم،

میدانم خیلی وقتها عزیزان آمدند کتابخانه و من نتوانسته ام به خوبی به محضرشان خدمت رسانی بکنم، و یا

و یا شاید رنجیده خاطرشان کرده باشم.

 

اما به خوبی میدانم که مردم  این شهر آنقدر بزرگ هستند،‌ آنقدر مهربان هستند، آنقدر بخشنده هستند که

که: من انسان حقیر و هیچ کار نکرده را می بخشند.

آری این را با اطمینان میدانم که روداب بر کناره رودی پر از آب زلال مهربانی و سخاوت قرار دارد که  هر مسافر و رهگذری را از آرمش و خلوص خویش، سیر آب می کند.

زندگی صحنه یکتاب هنرمندی ماست،

هر کسی نغمه ای خواند و از صحنه رود،

صحنه پیوسته به جاست،

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.

بازهم حلالمان کنید.

 

 

 

 

 




خداوندا تو را سپاس که در دل و چشم امید همه روزی خوارانت موج می زنی.

یا حق.

 

وبلاگ کتابخانه شهید مصطفی خمینی روداب...
ما را در سایت وبلاگ کتابخانه شهید مصطفی خمینی روداب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ربابه قلعه نوئی roudablib بازدید : 2909 تاريخ : دوشنبه 15 ارديبهشت 1393 ساعت: 12:16

خبرنامه