آموزش آتش نشانی به مسئول جدید کتابخانه توسط مسئول سابق جناب آقای زرقانی

ساخت وبلاگ

 

یکی بود یکی نبود، روزی از روزها که هوا کمی ابری همراه با طوفان و بارش باران بود,  آقای زرقانی که می دید باید از سکان هدایت کشتی محمل کتاب کتابخانه روداب خداحافظی کند. 

اینجانب خانم فارابی را که قرار بود سکان این محمل را بعد از ایشان در دست بگیریم، صدا زدند و از حوادث بعد از خودشان گفتند و اینکه شاید روزی از روزها از آنور کوه ها شاید قوم یاجوج و ماجوج که به فرهنگ و ادب مردمان روداب حسودیشان  میشود شاید بخواهند به مرکز علم و کتاب این شهر حمله کنند، پس نیاز است که ما تمام لوازم دفاعی خویش را با آمادگی لازم حفظ نماییم.

و همین شد که قرار شد با یکی از جنگ افزارهی سنگین و پیچیده حال حاضر کتابخانه تمرین کنیم.

بعد از برنامه ریزی و انجام عملیات فرضی که آتش گرفتن چند خوار و خاشاک بود. عملیات آغاز گشت.

البته بماند که هنوز آقای زرقانی میخواست چیزی بگوید که من بدون فوت وقت در یک اقدام شجاعانه و مثال زدنی، کپسول را برداشته و به آتش حلمه ور شدم و چنان بر شعله های بی پناه آتش فرود آمدم که این آتش از به دنیا آمدن خودش پشیمان شد. 

حال شما میخواین باور نکنید ولی می توانید در تصویر یادشده آرامش مرا به هنگام عملیات تمرینی اطفاء حریق ببینید.

وبلاگ کتابخانه شهید مصطفی خمینی روداب...
ما را در سایت وبلاگ کتابخانه شهید مصطفی خمینی روداب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ربابه قلعه نوئی roudablib بازدید : 469 تاريخ : 26 دی 1392 ساعت: 12:36

خبرنامه